زنجیره تامین در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی

فهرست مطالب

تاریخ آخرین بروزرسانی: ۸ام اردیبهشت ۱۴۰۰

زنجیره-تامین-در-صنایع-نفت-kianpetroleum
زنجیره-تامین-در-صنایع-نفت-kianpetroleum

زنجیره تامین در صنایع نفت

مدیریت زنجیره تأمین ( SCM ) می‌تواند به معنی تنظیم، هماهنگی و بهبود متداوم دسته‌ای از عملیات‌های برنامه‌ریزی شده متوالی باشد. هدف از مدیریت زنجیره تأمین، تأمین حداکثر خدمت مورد نیاز مشتری در ازای کمترین هزینه ممکن می‌باشد. عبارت مشتری به معنی هر فردی است که از برون‌ده یک فرایند تأمینی – یعنی خدمت –  استفاده می‌کند. از همین رو در رابطه با هر سازمانی که تمرکز فعالیت‌هایش بر خدمات مشتری می‌باشد، پدیده مشتری مشتری از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود. به طور معمول مواد اولیه، اطلاعات، سرمایه ، نیروی کار، فناوری، دارایی‌ها و سایر منابع مورد نیاز خدماتی در زنجیره‌های تأمین جریان دارند. از آنجا که هدف اصلی شرکت‌ها بالا بردن سود نهایی‌شان می‌باشد، تلاش‌های آن‌ها باید بر افزایش درآمد و کاهش هزینه‌ها در طول زنجیره‌های تأمین مرتبط با خدماتی که ارائه می‌دهند متمرکز شود و این شرکت‌ها باید سود و زیان هر کدام از تصمیم‌هایشان را در این زنجیره‌ها به خوبی بسنجند. از همین رو می‌توان مدیریت زنجیره تأمین‌ را شاخه‌ای متمرکز از خدمات مشتری به حساب آورد.

امروزه به دلیل بهبود دستگاه‌های اطلاعاتی و پیشرفت فناری ارتباطات، فرصت‌های بسیاری برای هماهنگی عملیات‌ها در طول زنجیره‌های تأمین – حتی هماهنگی عملیات‌های پیچیده صنعت نفت و گاز – در اختیار شرکت‌ها قرار گرفته است؛ به طوری که آنها می‌توانند با یکپارچه‌سازی مدیریت عملیات‌ با سایر فرایند‌ها، تمام فرایند‌های مرتبط با فعالیتشان را هنگام تصمیم‌گیری در زنجیره تأمین مد نظر قرار دهند.

در طول سالها مالکیت زنجیر‌های تأمین همیشه به شدت متمرکز بوده است. به طور معمول مدیریت عملیات‌های مرتبط با فناوری‌های پیشرفته جدای از عملیات‌های مرتبط با فناوری‌های غیر پیشرفته، و مدیریت عملیات‌های نیازمند سرمایه مالی بالا جدای از عملیات‌های نیازمند نیروی کار زیاد انجام می‌شون. مد نظر قرار دادن مزیت مقیاس به هنگام مدیریت فعالیت‌ها نیز امری معمول می‌باشد. از همین رو جداسازی عملیات‌هایی که یک محصول یا خدمت استاندارد را در مقیاس بزرگ فراهم می‌کنند از عملیات‌هایی که طیف وسیعی از محصولات و خدمات سفارشی را در مقیاس کوچکتر فراهم می‌کنند، یک عمل معمول از طرف شرکت‌ها به حساب می‌آید. از نظر عملیاتی، برای شرکت‌های ارائه دهنده خدمات در یک زنجیره تأمین مطلوب‌تر است که مشتری‌هایی که دارند و محصولاتی که تولید می‌کنند از نظر کیفی همگن باشند.

به تازگی نگرانی‌هایی در صنعت نفت و گاز پدید آمده است و بعضی افراد عنوان کرده‌اند که این صنعت وارد دوره‌ای از کمبود منابع شده است. در واقعیت اما – با توجه به پتانسیل‌‌های زیادی که در این رابطه وجود دارد شامل منابع شناخته شده و ثبت شده فعلی، افزایش کارآمدی استخراج مواد اولیه از این منابع با ظهور فناوری‌های جدید، احتمال کشف منابع جدید و جلب شدن توجه شرکت‌ها به جبهه جدید منابع نفتی در شن‌ها و شِیل‌های نفتی که با قیمت روز در دسترس می‌باشند – این کمبود منابع نیست که باعث محدود شدن خدمات ارائه شده توسط این صنعت شده است.

با توجه به نتایج اکثریت‌ قابل توجهی از تحقیقات انجام شده در حوضه صنعت نفت و گاز، ما هنوز منابع کافی برای حفظ سطح تولید فعلی تا حداقل ۵۰ سال آینده را داریم. از همین رو چالش اصلی این صنعت در دسترس نبودن منابع نفت و گاز نیست، بلکه چالش اصلی به کارگیری این منابع در تولید و رساندن محصولات نهایی به مشتریان با کمترین هزینه می‌باشد. فلذا وجود یک مدیریت قوی در طول زنجیره تأمین در این صنعت، می‌تواند دست‌یابی به این هدف را برای ما تسهیل کند.